دغدغه موسیقایی خواننده جوان

گفت و گو با آرش بامدادیان

بخش هنری تبیان

بامدادیان آلبوم جدید خود را با نام بامدادمهر در دست تهیه دارد. وی نخستین تک آهنگ تبلیغاتی انتخابات مجلس پیش رو را با عنوان ترانه باران تولید کرده و آن را به یادگار امام، سید حسن خمینی تقدیم کرده است.
با او گفت و گویی درباره موسیقی و حاشیه های آن  انجام شده که می خوانید.

نخستین سؤال  برای آغاز بحث این است که شما براساس چه معیارهایی یک ژانر موسیقی یا یک آلبوم یا تک آهنگ را شایسته توجه می دانید؟
ژانرها یا به عبارتی آثار و محصولات ویژه قابلیت این را دارند که برای خود مخاطب پیدا کنند. در هنر موسیقی، جدا از کیفیت موسیقایی، شعر و کلام نیز از درجه بالای اهمیت بر خوردار است. البته زمان ارائه اثر و اینکه چه اثری در چه لحظه تاریخی ارائه شود هم بسیار مهم است.

موسیقی شما مجموعه دستور زبان متفاوتی را در موسیقی رایج کشور عرضه می کندآیا موضوع هایی با درونمایه سیاسی، موضوع مورد علاقه شما در موسیقی است؟
در موسیقی، تقابل بین هنر و تجارت همیشه موجب ایجاد مرز بندی هایی شده که حاصل آن پیدایش دسته بندی هایی مثل هنر عامه پسند در مقابل  هنر متعالی است. اما جدا از شاخص های زیبایی شناسانه و هنری، دغدغه فکری من تولید محتوای فرهنگی با رویکرد اجتماعی است و این امر توسط هنر بازتابی امکان پذیر خواهد شد، در نقش یک فعال اجتماعی آنچه در آثارم نمود پیدا می کند بازتابی است از شرایط و مسائل روز. بنابر این برای رسیدن به این هدف باید خود را در بطن خط فکری جامعه قرار دهم تا نقش عمیق تری در بیان هنری این خط فکری داشته باشم و از آنجا که شرایط در کشور ما به گونه ای است که طرح مسائل اجتماعی بازخوردی از مسائل سیاسی به همراه دارد و بالعکس، ناگزیر برخی از فعالیت های اجتماعی رنگ سیاسی به خود می گیرد. اما خودم عقیده دارم که یک هنرمند فعال اجتماعی هستم.

در زمینه موسیقی چه فعالیت هایی داشته اید؟
آموزش موسیقی را از سن دوازده سالگی با نوازندگی سنتور نزد استاد مهدی ستایشگر آغاز کردم و علوم کنتر پوان و هارمونی را در کلاس استاد محسن الهامیان آموختم. نخستین مجموعه آهنگ هایم در آلبومی با عنوان نشان یار  در سن هجده سالگی ضبط و منتشر شد. بعد از آن هم چند آلبوم فولکلور با گویش های جنوب ایران، مازندران، خراسان و… ضبط و منتشر کردم. از سال ۷۴ با مرکز موسیقی سازمان صدا وسیما همکاری کردم و در سال ۱۳۷۹ آلبوم آدمک را در سبک هارد راک تولید و برای نخستین بار با صدای خودم اجرا کردم.

آیا فعالیت های فرهنگی دیگری هم دارید؟
به کار روزنامه نگاری مشغولم. در نشریات گوناگون مقاله و یادداشت می نویسم و مدتی هم سردبیر نشریه بعد از بازی بودم. در رادیو و تلویزیون هم در زمینه برنامه سازی فعالیت می کنم.

دغدغه اصلی شما در آثار موسیقایی تان چیست؟
هنرمندان در مرکز جهان فرهنگ  قرار دارند اما چنانچه فکر و هنر  خود را به گونه ای عرضه کنندکه دیگران نتوانند خوب آن را درک کنند و بپذیرند، عموم جامعه را دچار سردرگمی فرهنگی خواهندکرد. برای جلوگیری از وقوع این بلاتکلیفی، هنرمند نباید برای اثبات روشنفکری، خودش را از گذشته فرهنگی اش جدا کند. زیرا پیشرفت ونوآوری با گسیختگی از سنت به دست نمی آید. بنابر این در آلبوم جدیدم سعی کردم از تلفیق لحن ها و ملودی های موسیقی دستگاهی ایران با ریتم ها و ضرب آهنگ های موسیقی مدرن به بیانی دست پیدا کنم که مخاطب ایرانی خود را با آن بیگانه نبیند.

چگونه می توانیم با حفظ شاخص های هنر ایرانی و اسلامی، هنر مدرن بیافرینیم؟

تمام انسان ها درمقابل سرنوشت انسان های دیگر مسئول هستند و نمی توانند بی تفاوت از کنار یکدیگر گذر کنند. داوطلبی یعنی به دوش کشیدن مشکلات مختلف جامعه و ترمیم کردن زخم های جامعه

اول باید نگاهی نو به پیشینه فرهنگی خود داشته باشیم و داشته هایمان را خوب درک کنیم و با نظری به گذشته فرهنگی مان، دست به تولید محصولات فرهنگی بزنیم. یک موسیقیدان ایرانی علاوه بر دانش هارمونی وکنتر پوان که شامل قوانین وروش های تجربی موسیقی غرب درباره وصل خطوط مستقل ملودی و ارتباط آنها با یکدیگرو وصل هارمونیک و عمودی آکوردها است،  باید دستگاه های موسیقی ایرانی را هم خوب شناخته و در لحن ها و گوشه های آن پرسه زده باشد. قوانین و فرمول های موسیقی غربی را باید روی کاغذ یاد گرفت اما موسیقی ایرانی را باید گوش کرد، نواخت ودرک کرد. در ادبیات و سینما هم می توان از گنجینه های بسیار ارزشمندی که از گذشته داریم بهره ببریم. این نوع بهره گیری از گذشته فرهنگی ربطی به مدرن بودن یا پست مدرن بودن اثر ما ندارد بلکه نوع نگاه وبیان ما است که باعث ایجاد سبک های نو می شود. در ارتباط با هنر اسلامی نیز نخبگان فرهنگی باید شکاف حاصل از ضعف شناخت منابع معرفتی و شناختی  اخلاق دینی را از بین برده و اندیشمندان دینی هم نسبت به هنر مدرن شناخت عمیق تری پیدا کنند.

چه خصوصیت دیگری آلبوم جدیدتان را از سایر آثار موجود در بازار موسیقی جدا خواهد کرد؟
آلبوم بامداد مهر برخلاف بقیه آلبوم های صوتی به جای کلیپ تصویری همراه با یک کتاب به بازار عرضه خواهد شد. این کار برای توجه دادن مردم به فرهنگ کتابخوانی صورت می گیرد. در این کتاب که درقالب رمان چاپ می شود،  شخصیت های قصه، اعضای گروه موسیقی هستند که ترانه هایشان را در آلبوم همراه کتاب می شنوید.هر ترانه حول محور یک موضوع اجرا شده و با دلایل معینی نسبت به زمانی مشخص(که البته تاریخ مصرف هم دارد) آن موضوع و محتوا را به ذهن مخاطب منتقل کرده و  دغدغه او قرار می دهد. تشویق و ترغیب عموم برای کمک رسانی و انجام کارهای انسان دوستانه یکی از دغدغه های اصلی این اثر است.

چرا موضوع ترویج فرهنگ داوطلبی و فعالیت های انساندوستانه محور اصلی انتخاب شده است؟
داوطلب بودن برای فعالیت های انسان دوستانه و خیر خواهانه به معنای گذشتن از خود است.داوطلب بودن یعنی اینکه ما درمقابل آدم ها و نیازمندانی که در اطرافمان زندگی می کنند بی تفاوت نیستیم، پس یعنی ما نسبت به انسانیت بی تفاوت نیستیم. پیامبر اسلام (ص) می فرماید که تمام انسان ها درمقابل سرنوشت انسان های دیگر مسئول هستند و نمی توانند بی تفاوت از کنار یکدیگر گذر کنند. داوطلبی یعنی به دوش کشیدن مشکلات مختلف جامعه و ترمیم کردن زخم های جامعه. داوطلبی یعنی خودمان را جزئی از جامعه ببینیم. نباید این تصور را داشته باشیم که برای رفع هر آسیب اجتماعی عده ای در دولت هستند و به صورت سازمانی آن مشکلات را سروسامان می دهند. داوطلبی یعنی کسی دیگر در این جامعه نمی گوید به من ربطی ندارد و همه افراد خودشان را در برابر همدیگر مسئول می بینند. به نظر من نیاز به رشد چنین ارزش هایی جهانی است، اماریشه اصلی این فرهنگ در جامعه ما از عمل، رفتار و منش ائمه و خصوصاً حضرت علی(ع) نشأت می گیرد. ایشان حتی زمانی که در منصب حکومت نبودند، ترویج این فرهنگ را بخوبی در سطح جامعه آن زمان انجام می دادند.

به نظر شما این نوع تبلیغات برای یک کالا، از ارزش های کار خیر خواهانه کم نمی کند؟
می توان ارزش ها و باورهای خوب را به کالا و محصول فرهنگی تبدیل کرد. حتی در برند سازی های سیاسی نیز کاربرد خوبی خواهد داشت. می توان در طراحی فراخوان های تبلیغاتی سیاسی با ارائه تصویری واضح و جریان ساز از ارزش های اینچنینی، که کاندیداهای حزبی آن را نمایندگی می کنند نظر مخاطبان را به مسائل و مشکلات مختلف جامعه جلب کرد.  می توانیم با تکیه بر نیروی اتحاد اجتماعی، فرهنگ بشر دوستانه را از گفتار و شعار به باور و رفتار تبدیل کنیم و به این ترتیب توزیع محبت در جامعه همراه با فرهنگ داوطلبی امکان پذیر خواهد شد.

تصور کنید دو نفر کاندیدای انتخابات هستند. یک نفر در فراخوان خود به طراحی فعالیت های همگانی برای اقدام های انسان دوستانه می پردازد و دیگری تبلیغاتش را روی طرح وعده های حداکثری عوام فریبانه متمرکز می کند در حالی که مردم می دانند تحقق این وعده ها حد اقلی خواهد بود. به نظر شما کدام یک توفیق جلب آرای بیشتری خواهند داشت؟
با توجه به اینکه هر دو نفر برای رسیدن به یک هدف این فراخوان ها را طراحی کرده اند. امابه نظر من کسی که به اقدام های انسان دوستانه می پردازد با توجه به ارزش افزوده ای که برای جامعه ایجاد می کند شخصیت ایده آل تری خواهد بود. از طرفی اجرای این فراخوان ها مستلزم فعالیت های همگانی گروه ها ی مختلف اجتماعی بوده و این موضوع حمایت و همدلی بیشتری را ایجاد خواهد کرد زیراخود مردم در شکل گیری آن نقش دارندو به لحاظ عاطفی با آن پیوند خورده اند و در نهایت جدای از نتیجه تبلیغاتی، حس مثبتی که عموم با انجام این فعالیت ها در یافت می کنندهمراهی و همدلی بیشتری را ایجاد می کند.


منبع: روزنامه ایران/ ندا اخوان

مبنع این خبر (برای مشاهده متن کامل خبر لینک زیر را بزنید):
سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش هنری